میخوام یه داستان براتون بگم...

یه روزی یه گوشه ای از دنیا یه دخترکی بود تنها...

دخترک فکر میکرد میتونه عاشق کسی بشه و اونو عاشق خودش بکنه...

دخترک عاشق شد...

دریغ از اینکه نتونست پسرکو عاشق خودش بکنه...

پسرک تا از عشق با خبر شد رفت...

دخترک ما تنهاییش که برطرف نشد هیچ  درد دوست داشتن پسر اما نداشتنش به تنهاییش اضافه شد...

حالا شد عاشق تنها...